انتظار
خدایا تو آنی توانی به آنی جهانی به نیستی کشانی

سلام دوستان ممنون از اينكه به وبلاگم سر زديد لطفا براي بهتر شدن وبلاگم نظراتتون رو اعلام كنيد 




تاریخ: شنبه 10 دی 1390برچسب:,
ارسال توسط علی


 

از زمانی که صنعت تبلیغات پا گرفته است همیشه سعی در درست کردن تبلیغات بزرگ تر یا متهورانه تر بوده است. با درست کردن بزرگ ترین تبلیغات جهان می توان رسانه ای رایگان ایجاد کرد تا توجه افراد را به محصول مورد نظر جلب نمود.

با وجودی که کتاب رکورد های گینس بزرگ ترین تابلو ی تبلیغاتی جهان را معرفی کرده است اما نمونه های خلاقانه و جالب دیگری هم وجود دارند که خود را بزرگ ترین می دانند. در لیست زیر 10 نمونه از بزرگ ترین تابلو های تبلیغاتی را می بینید.

نوکیا، بزرگترین علامت جاده ای

شرکت نوکیا می خواست تفریح و به اشتراک گذاری را با هم تلفیق کرده وسیستم جهت یاب تلفن های همراه را جالب و مورد توجه نماید بنابراین این علامت خیابانی بسیار بزرگ را درست کرده و آن را در ارتفاع 50 متری و در کنار پل لندن قرارداد. افرادی که این علامت را می دیدند می توانستند محل مورد علاقه ی خود را پیامک بزنند و اسم شان روی صفحه ی الکترونیکی نشان داده می شد و در عین حال نوک پیکان این علامت هم به سمت محل مورد نظر می چرخید. این پیکان بیش از 2 تن وزن داشته و طول آن هم دو برابر یک اتوبوس است.



ادامه مطلب...
ارسال توسط علی

 شک به همسر مساوی با از بین رفتن عشق!

  

 

شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان ها وجود دارد اما گاهی می تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.

   

دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه ای و به خصوص در زندگی مشترک اعتماد و احترام است و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملا از بین ببرد، در حقیقت این دو خط قرمز هایی هستند که هیچگاه نباید از آن ها عبور کرد. به محض اینکه بی اعتمادی در رابطه ای به وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می رود. شک از آن چیزهایی است که می تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر کدام از ما دست کم یک بار در زندگی شک را تجربه کرده ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک نمی تواند مخرب باشد.



ادامه مطلب...
ارسال توسط علی

 

پابلو پيكاسو يكي از پركارترين و بانفوذترين هنرمندان قرن بيستم است. او در نقاشي، مجسمه‌سازي، قلم‌زني، طراحي و سفال‌گري هزاران اثر خلق كرده است. او مكتب كوبيسم را به همراه جرجيس براك(Georges Braque) در ميان نقاشان جا انداخت و فن اختلاط رنگ بر پردة نقاشي را به عالم هنر معرفي كرد.


گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

عکاس معروف نشریه لایف -گجون میل- در سال ۱۹۴۹ در جنوب فرانسه با پابلو پیکاسو ملاقات کرد. در این دیدار او تعدادی عکس‌هایش را به پیکاسو نشان داد که در آنها با نصب منابع کوچک نور روی اسکیت‌های تعدادی از اکسیت‌سواران و عکس‌ برداشتن از حرکت انها در تاریکی، عکس‌های زیبای خلق شده بود. اینجا بودن که ذهن خلاق پیکاسو به تکاپو افتاد که آیا می‌تواند او هم از این تکنیک عکسبرداری استفاده کند و در یک اتاق تاریک از مدادهای نوری ویژه‌ای استفاده کند.
این عکس‌ها هم از نظر تکنیک عکسبرداری و هم از نظر نبوع پیکاسو که می‌‌توانست یک طرح را در ذهن مجسم کند و محاسبه کند که چطور با حرکت ممتد قلم نوری، می‌تواند یک نقاشی ویژه ایجاد کند، بسیار جالب هستند.

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com




ادامه مطلب...
ارسال توسط علی

 

مدل امریکایی مسلمان شد! + عکس قبل و بعد از مسلمان شدن

اخیرا سارا بوکر، هنر پیشه، مدل و مانکن تازه مسلمان آمریکایی، توضیحاتی را درباره خود ارائه داده است.
او در گفتگویی خود را اینگونه معرفی و علت مسلمان شدنش را اینگونه بیان می کند:
من یک زن امریکائی هستم که در مرکز امریکا بدنیا آمده ام. من مانند هر دختر دیگری بزرگ شدم. با علاقه و تعلق خاطر شدید به زرق و برق زندگی در "گران شهرها". در نهایت من به فلوریدا و از آنجا به ساحل جنوبی میامی نقل مکان کردم. یک منطقه پرشور برای آنهائی که در جستجوی "زندگی پر زرق و برق" هستند. طبیعتا، من آنچه که یک دختر معمولی غربی انجام می دهد را انجام می دادم. براساس ارزیابی ارزش خودم بر مبنای میزان جلب توجه دیگران من به ظاهر و جذابیت و گیرائی خودم توجه داشتم. من مرتبا ورزش می کردم و یک مربی شخصی شدم. یک خانه شیک لب دریا خریدم و توانستم یک سبک زندگی "با کلاس" برای خود فراهم کنم.
سالها گذشت تا متوجه شوم که هر چه بیشتر در "جذابیت زنانگی ام" پیشرفت می کنم درجه رضایت شخصی و خوشبختی ام افت می کند. من برده مد بودم. من گروگان ظاهرم بودم.


به علت افزایش مستمر فاصله میان رضایت شخصی من و سبک زندگی ام، من در فرار از الکل و مهمانی ها (پارتی ها) به مراقبه (مدیتیشن) و مذاهب غیرمتعارف پناه می بردم. اما یک فاصله کوچک به یک دره تبدیل گشت. و در نهایت متوجه شدم که تمامی آنها فقط یک مسکن هستند و نه یک درمان موثر.
یازده سپتامبر ۲۰۰۱، زمانی که من شاهد رگبار پی در پی اسلام، ارزشها و فرهنگ اسلامی، و اعلام شرم آور "جنگ صلیبی جدید" بودم، توجه ام به چیزی بنام اسلام آغاز شد. تا آن زمان، تمام چیزهائی که برای من با اسلام تداعی می گردید عبارت بودند از: زنان پوشیده در "چادر"، کتک زنندگان زنان (همسران)، حرام ها، و یک دنیا ترور و وحشت.
یک روز من با قرآن، کتابی که در غرب بطور منفی کلیشه ای معرفی شده است برخورد کردم. در ابتدا سبک و نحوه برخورد قرآن مرا تحت تاثیر قرار داد، و سپس نگاه آن به هستی، زندگی، آفرینش، و ارتباط میان خالق و مخلوق مرا به شگفتی آورد. من قرآن را خطابه ای مملو از بصیرت و بینش برای قلب و روح، بدون نیاز به هیچ مترجم (مفسر) و کشیشی یافتم.


سرانجام من حقیقت را دریافتم: فعالیت ارضاء کننده جدید من چیزی جز قبول مذهبی بنام اسلام، که می تواند سرچشمه آرامش برای من بعنوان یک مسلمان "فعال" باشد، نبود.
من یک ردای زیبای بلند و یک پوشش سر که شبیه لباس عرفی زنان مسلمان است خریداری کردم و در خیابان ها و محله هائی که روزهای پیشین با شلوار کوتاه، بیکینی، و یا با لباس کار "شیک" سبک غربی در آنها راه میرفتم، ظاهرشدم. اگر چه مردم، چهره ها، و مغازه ها همه همان ها بودند، اما یک چیز بطرزی چشمگیر و استثنائی متفاوت بود، من همان نبودم و نه آرامشی که من برای اولین بار در زن بودن تجربه کردم.


من احساس کردم که همه زنجیرها پاره شده اند و من بالاخره آزاد شده ام. من از چهره های حیرت زده جدید مردم، در مکانی که زمانی چهره هائی که پر از نگاه های شکارچی برشکار بود را تجربه کرده بودم، لذت می بردم. ناگهان یک بار از دوش من برداشته شد. من دیگر تمامی وقت ام را صرف خرید، آرایش، درست کردن موهایم، و تمرین بدنی برای خوش اندام شدن نمی کردم. سرانجام، من آزاد شدم.
من از حجاب رضایت داشتم، اما دیدن رو به افزایش زنان مسلمانی که از نقاب استفاده می کنند کنجکاوی مرا درباره نقاب برانگیخت. من نظر همسر مسلمانم را، که پس از اسلام آوردن با او ازدواج کردم، درباره گذاشتن نقاب و یا بسنده کردن به حجاب را جویا شدم. به نظر او حجاب در اسلام امری واجب است، در حالی که نقاب نیست. در آن زمان، حجاب من شامل پوشش سری که تمامی سر مرا بجز صورتم رامی پوشاند، و یک ردای سیاه بلند گشاد بنام "عبا" که تمامی بدن مرا از گردن تا نوک پا را می پوشاند، بود.
هیچ چیز مرا از تعویض بیکینی ام در ساحل جنوبی و زندگی پر زرق و برق سبک غربی ام با زندگی کردن در آرامش با خالقم و لذت بردن از زندگی در میان همنوعانم بعنوان یک شخص با ارزش، خوشحال نمی کند. بدین دلیل است که من استفاده از نقاب را انتخاب کرده ام، و تا پای مرگ از حق لاینفک ام برای پوشیدن اش دفاع خواهم نمود.




ارسال توسط علی

 

Laugh2 جذابیت زنان اولیه دلیل وجود انسان امروزی!! + عکس

 

بر خلاف نظریات پیشین در مورد از بین رفتن نئاندرتال‌ها بر اثر مواجهه با هوش برتر انسان مدرن، دانشمندان دانشگاه آریزونا بر این باورند كه این انسانهای اولیه، خود از هوش بالایی به نسبت زمان خویش برخوردار بوده‌اند كه منجر به انقراض آنها شده است.

هوش و جذابیت زنان نئاندرتال باعث جفت‌گیری اجداد انسان كنونی با آنها شده كه در آخر حكومت بر زمین را به دست گرفته‌اند. محققان در پی اجرای داده‌ها در مورد حیات انسانی در اروپا و آسیا طی آخرین عصر یخی در یك برنامه رایانه‌یی به این نظریه رسیدند.



نئاندرتال‌ها و انسانهای مدرن برای هزاران سال در این زمان در كنار هم زندگی كرده‌اند تا زمانی كه نئاندرتال‌ها در 30 هزار سال قبل منقرض شدند. طبق این پژوهش، در زمان جست‌وجوی غذا توسط دو انسان روی زمین، نئاندرتال‌ها به آرامی توسط تعداد بیشتری از انسانهای مدرن، جذب شده و در آخر به عنوان یک جمعیت قابل تشخیص ناپدید شدند.

به گفته پرفسور جولیان ریل سالواتوره از دانشگاه كلورادو، این پیوند نژادی به معنی از بین رفتن نژاد نئاندرتال بوده و در حقیقت موفقیت این گونه منجر به انقراض آنها شده است. مایكل بارتون از دانشگاه آریزونا اظهار كرد: ما چارچوبهای نظری و روش شناختی طراحی كرده‌ایم كه بازخوردهای سه سیستم تكاملی بیولوژیكی، فرهنگی و محیطی در آن گنجانیده شده است.


وی افزود: یكی از نتایج علمی جالب این پژوهش كه به بررسی تغییرات فرهنگی و محیطی در رفتارهای كاربری زمین پرداخته، نشان داده كه چگونه نئاندرتال‌ها نه به دلیل برخورداری از تندرستی كمتر از دیگر انسان‌ریخت‌های حاضر در آخرین عصر یخبندان، بلكه به دلیل پیچیدگی‌های رفتاری مشابه آنها با انسان مدرن از بین رفته‌اند.




ارسال توسط علی

 

 


نشستن صحیح کمترین فشار را روی ستون فقرات وارد می کند. ستون فقرات، مهم ترین بخش در حفظ سلامتی و ایستایی بدن، فرم طبیعی خود را حفظ کرده و در نتیجه مشکلات کمردرد و دردهای عضلانی کاهش می یابد.

 

نتایج قرارگیری صحیح بدن به شرح زیر است.

در یک وضعیت صحیح هنگام نشستن، ایستادن و خوابیدن، کمترین فشار روی عضلات پشتیبان و رباط های بدن شما بوجود خواهد آمد، در نتیجه ستون فقرات شما در حالت استراحت و خنثی قرار می گیرد.

عملکرد دستگاه عصبی شما بهبود می یابد.

دستگاه گوارش، تنفس، عضلات، رباط ها و استخوان های بدن در دراز مدت سلامت خود را حفظ کرده و از سایش و تحلیل نابه هنجار مفاصل و التهاب آنها جلوگیری می کند.

وضعیت قرارگیری صحیح استخوان ها و مفاصل، کارایی عضلات را به حداکثر می رسانند.

ستون فقرات، مهم ترین بخش در حفظ سلامتی و ایستایی بدن، فرم طبیعی خود را حفظ کرده و در نتیجه مشکلات کمردرد و دردهای عضلانی کاهش می یابد.

استفاده درست از عضلات بدن، انرژی مصرفی بدن را کاهش و از خستگی آنها جلوگیری می کند، در نهایت برای حفظ ظاهر شما هم بسیار موثر است.

سعی نکنید بیش از نیم ساعت به یک حالت بنشینید. هر از چند گاهی برخاسته، راه بروید و یا چند حرکت کششی انجام بدهید

نشستن صحیح روی صندلی

 

نستن روی صندلی




ادامه مطلب...
ارسال توسط علی

 



 

با درود . تمامی مدیران و مسئولان پرتال علمی و خبری ایران ویج آرزوی سلامتی و داشتن شب های شاد را برای تمام ایرانیان مخصوصا ایران ویجی های عزیز را دارد . اگه این رایانامه ( ایمیل ) رو دیر زدیم ببخشید کمی ناخوش احوال بودم نتونستم به وقتش ارسال کنم اما از ابتدا بنیان ایران ویج برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایرانی هست و خواهد بود بنابر این ناخوشی احوال نمیتونه دلیلی برای کم کاری باشه .

اما هدف از این ایمیل این بود که از تمام خانواده هایی ایرانی عضو ایران ویج یه درخواست کوچیک داشتم و اونم این بود در امشب که دور هم هستید از سفره ها تون که برای این شب و گرده همایی هاتون عکس بگیرید و به ایمیل 
contact@iranvij.ir ارسال کنید تا به نام خودتون در هفته اینده به تمام اعضاء ارسال بشه . 

این کار شما باعث زنده شدن و نشان وحدت خانواده های ایرانی هست پس دریغ نکنید .  البته انتظاری از خانواده هایی که خودشون رو فقط ایرانی میدونند و حاظر به انجام هیچ کاری برای فرهنگ خودشون نمیکنند نداریم . 

ارادتمند احمدنیا 

 



ادامه مطلب...
تاریخ: جمعه 2 دی 1390برچسب:شب يلدا,آشنايي با شب يلدا,,
ارسال توسط علی

 سقراط...

 

در یونان باستان، سقراط به دانش زیادش مشهور و احترامی والا داشت. روزی یکی از آشنایانش، فیلسوف بزرگ را دید و گفت:سقراط، آیا می‌دانی من چه چیزی درباره دوستت شنیدم؟"سقراط جواب داد: "یک لحظه صبر کن، قبل از اینکه چیزی به من بگویی، مایلم که از یک آزمون کوچک بگذری. این آزمون، پالایش سه‌گانه نام دارد .

آشنای سقراط: "پالایش سه‌گانه؟"

سقراط: "درست است، قبل از اینکه درباره دوستم حرفی بزنی، خوب است که چند لحظه وقت صرف کنیم و ببینیم که چه می‌خواهی بگویی. اولین مرحله پالایش حقیقت است. آیا تو کاملا مطمئن هستی که آنچه که درباره دوستم می‌خواهی به من بگویی حقیقت است؟"

آشنای سقراط: "نه، در واقع من فقط آن را شنیده‌ام و..."

سقراط: "بسیار خوب، پس تو واقعا نمی‌دانی که آن حقیقت دارد یا خیر. حالا بیا از مرحله دوم بگذر، مرحله پالایش خوبی. آیا آنچه که درباره دوستم می‌خواهی به من بگویی، چیز خوبی است؟"

آشنای سقراط: "نه، برعکس..."

سقراط: " پس تو می‌خواهی چیز بدی را درباره او بگویی، اما مطمئن هم نیستی که حقیقت داشته باشد. با این وجود ممکن است که تو از آزمون عبور کنی، زیرا هنوز یک سوال دیگر باقی مانده است: مرحله پالایش سودمندی. آیا آنچه که درباره دوستم می‌خواهی به من بگویی، برای من سودمند است؟"

آشنای سقراط: " نه، نه حقیقتا."

سقراط نتیجه‌گیری کرد: "بسیار خوب، اگر آنچه که می‌خواهی بگویی، نه حقیقت است، نه خوب است و نه سودمند، چرا اصلا می‌خواهی به من بگویی؟"

اینچنین است که سقراط فیلسوف بزرگی بود و به چنان مقام والایی رسیده بود.




تاریخ: جمعه 2 دی 1390برچسب:سقرات,
ارسال توسط علی

 ازدواج چاق کننده است؟

www.fun.downloadaneh.com | آیا ازدواج واقعا باعث چاق‌ شدن می‌شود؟

 

یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که افراد متاهل در طول چند سال ابتدای پس از ازدواج، نسبت به افراد مجرد مشابه‌شان با احتمال دو برابر بیشتر ممکن است چاق شوند.
به گزارش تایم‌ آنلاین این بررسی که نتایج آن در ژورنال obesity منتشر شده است، به این قصد انجام شد که چگونگی تاثیر زندگی مشترک را بر وزن افراد تعیین کرد. پژوهشگران تغییرات وزن و وضعیت روابط میان ۶۹۴۹ نفر را در طول چند سال دنبال کردند، و یافته‌های آنها نشان داد که افرادی که ازدواج می‌کنند، و همخانه می‌شوند،
با احتمال بیشتری چند کیلویی وزن اضافه می‌کنند. این پژوهشگران در دانشگاه کارولینای شمالی نشان دادند که زنان پس از یک سال زندگی مشترک با مردان در معرض افزایش احتمال اضافه وزن قرار می گیرند. هر مدت بیشتری از این زندگی مشترک می گذرد، احتمال افزایش وزن بیشتر می‌شود. در مورد مردان خطر چاقی تنها در بین سال اول و دوم زندگی مشترک اوج می‌گیرد.
اما علت این افزایش وزن چیست؟ این پژوهشگران در بخش دیگری از بررسی‌شان ۱۲۹۳ زوج را مورد پرسش قرار دادند. بر اساس یافته‌های آنها زمان غذا خوردن در مورد افرادی که زندگی مشترک دارند نسبت به آنهایی که تنها زندگی می‌کنند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و افرادی که قبلا به سالن ورزش می‌رفتند، ممکن است پس از ازدواج به همان اندازه قبل به فعالیت بدنی نپردازند.
و شاید هم زوجین پس از ماه‌ها تلاش برای اینکه برای روز عروسی از لحاظ بدنی متناسب به نظر برسند، پس از ازدواج مدتی خود را رها می‌کنند. دانشمندان همچنین مدتهاست که دریافته‌اند رابطه نزدیک با یک فرد چاق، چه به عنوان دوست یا به عنوان همسر، فرد را بیشتر در معرض چاقی قرار می‌دهد.
اما چگونه می‌توان این چرخه را متوقف کرد؟ شاید با الهام گفتن از همان شخصی که شما را به این ورطه کشانده است. یک بررسی در دانشگاه کنکتیکت نشان داد که اگر یکی از زوجین در یک برنامه کاهش وزن شرکت کند،‌ همسر او هم با وجودی که در این برنامه شرکت نکرده است،
حدود ۲٫۵ کیلوگرم کاهش وزن پیدا می‌کند. این پژوهشگران در ادامه بررسی خود سعی کردند به این سوال پاسخ دهند که آیات حمایت زوجین از یکدیگر می تواند به کاهش وزن هر دوی آنها کمک کند. بررسی مقدماتی ۱۶ هفته‌ای آنها بر روی ۲۰ زوج به این سوال جواب مثبت داد.
در یکی از موارد همسر حمایت کننده نسبت به فردی که مشارکت‌‌کننده اصلی در بررسی بود، وزن بیشتری کم کرد. البته چاق شدن پس از ازدواج یک پدیده غیرقابل‌ پیشگیری نیست
و نباید باعث نگرانی زوج‌ها شود. از طرف دیگر بررسی‌ها نشان می‌دهند که ازدواج اثرات مفید خود بر سلامتی را هم ایجاد می‌کند، مثلا عمر طولانی تر و احتمال بیشتر ترک سیگار.




تاریخ: دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:ازدواج,چاقی,,
ارسال توسط علی

 


برنده و بازنده! 

برنده کیست و بازنده چه کسی خواهد بود ؟!



برنده متعهد میشود.
بازنده وعده میدهد. 

وقتی برنده ای مرتكب اشتباه میشود، میگوید: اشتباه كردم. 
وقتی بازنده ای مرتكب اشتباه میشود، میگوید: تقصیر من نبود.

برنده بیش از بازنده كار انجام میدهد، و در انتها باز هم وقت دارد.
بازنده همیشه آنقدر گرفتار است كه نمیتواند به كارهای ضروری بپردازد.

برنده به بررسی دقیق یك مشكل می پردازد.
بازنده از كنار مشكل گذشته، و آن را حل نشده رها میكند.

برنده میگوید: بیا برای مشكل راه حلی پیدا كنیم.
بازنده میگوید: هیچ كس راه حلی را نمیداند.

برنده می داند به خاطر چه چیزی پیكار میكند و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید.
بازنده آنجا كه نباید، سازش میكند، و به خاطر چیزی كه ارزش ندارد، مبارزه میكند.

برنده با جبران اشتباهش، تاسف و پشیمانی خود را نشان میدهد.
بازنده می گوید : "متاسفم"، اما در آینده اشتباه خود را تكرار میكند.

برنده مورد تحسین واقع شدن را به دوست داشته شدن ترجیح میدهد، هر چند كه هر دو حالت را مد نظر دارد.
بازنده دوست داشتنی بودن را، به مورد تحسین واقع شدن ترجیح میدهد، حتی اگر بهای آن خفت و خواری باشد.

برنده گوش می دهد.
بازنده فقط منتظر رسیدن نوبت خود، برای حرف زدن است.

برنده از میانه روی و نرمش خود احساس قدرت میكند.
بازنده هرگز میانه رو و معتدل نیست گاهی از موضع ضعف و گاهی همچون ستمگران فرودست رفتار میكند.

برنده میگوید: باید راه بهتری هم وجود داشته باشد.
بازنده میگوید: تا بوده همین بوده و تا هست همین است.

برنده به افراد برتر از خود، احترام میگذارد و سعی میكند تا از آنان چیزی بیاموزد.
بازنده از افراد برتر از خود، خشم و نفرت داشته و در پی یافتن نقاط ضعف آنان است.

برنده گامهای متعادلی بر میدارد.
بازنده دو نوع سرعت دارد، یا خیلی تند و یا خیلی كند.

برنده میداند كه گاهی اوقات، پیروزی به بهای بسیار گرانی بدست می آید.
بازنده بسیار مشتاق برنده شدن است، در جایی كه نه قادر به برنده شدن و نه حفظ آن است.

برنده ارزیابی درستی از تواناییهای خود داشته و هوشمندانه از ناتوانی های خود، آگاه است.
بازنده از توانایی ها و ناتوانی های واقعی خود بی خبر است.

برنده مشكلی بزرگ را انتخاب می كند و آن را به اجزای كوچكتر تفكیك میكند، تا حل آن آسان گردد.
بازنده مشكلات كوچك را آنچنان به هم می آمیزد كه دیگر قابل حل شدن نیستند.

برنده می داند كه اگر به مردم فرصت داده شود، مهربان خواهند بود.
بازنده احساس میكند كه اگر به مردم فرصت داده شود، نامهربان خواهند شد.

برنده تمركز حواس دارد.
بازنده پریشان حواس است.

برنده از اشتباهات خود درس میگیرد.
بازنده از ترس مرتكب شدن اشتباه، یادگرفته كه اقدام به هیچ كاری نكند.

برنده میكوشد تا مردم را هرگز نیازارد، مگر در مواقع نادری كه این دل آزاری در راستای یك هدف بزرگ باشد.
بازنده نمیخواهد به عمد دیگران را آزار دهد، اما ناخودآگاه همیشه این كار را میكند.

برنده ثروت اندوزی را وسیله ای برای لذت بردن از زندگی می داند.
بازنده مال اندوزی را هدف خود قرار میدهد،‌ بنابراین گذشته از میزان انباشت ثروت، هیچگاه نمیتواند خود را برنده محسوب كند، و هرگز برنده نمیشود.

برنده ترجیح می دهد كه، خود را مسئول شكست هایش بداند و نه دیگران را ولی وقت زیادی را صرف عیب جویی نمیكند.
بازنده شكست های خود را ناشی از، تبعیض یا سیاست می داند.

برنده معتقد است، ما با كارهای درست و اشتباه خود، سرنوشت خویش را تعیین میكنیم.
بازنده به قضا و قدر اعتقاد دارد.

برنده در چنین موقعیتی احساس میكند كه اعتبار خود را برای آینده تقویت می نماید.
بازنده از این كه بیش از آنچه می گیرد، بدهد، احساس میكند بازنده است.

برنده در هر شرایطی كه قرار بگیرد، آرامش و تعادل خود را حفظ میكند.
بازنده اگر از دیگران عقب بماند، تندخو و خشن میشود، و اگر جلوتر از دیگران باشد، بی احتیاطی میكند.

برنده میداند كه نارسایی های او جزیی از شخصیت وجودی اوست، در حالی كه می كوشد تا آثار ناگوار این نقایص را بزداید هرگز تاثیر آنها را انكار نمیكند.
بازنده از اینكه خود و یا دیگران به نقایص وی آگاهی یابند، هراسان است.

برنده در چنین شرایطی آزادانه، رنجش و آزردگی خود را بیان نموده، تخلیه ی احساسی میكند، سپس مساله را به فراموشی می سپارد.
بازنده هنگامی كه از دیگران بدرفتاری میبیند، خشم و ناخشنودی خویش را به زبان نمی آورد و زجر می كشد، و با انتقام گرفتن از خود، شرایط بدتری را پدید می آورد.

برنده میداند كه كدام تصمیم ها را به طور مستقل بگیرد، و كدام یك را پس از مشورت با دیگران حتی بازندگان اجرا نماید.
بازنده به "استقلال" خود می بالد، در حالیكه به واقع در حال خونسردی است. و به كار گروهی" خود می بالد، در صورتی كه در حال دنباله روی است، و اراده ای از خود ندارد.

برنده می داند كه هر قاعده ای در هر كتابی را می توان نادیده انگاشت جز یكی، "همانی كه هستی و میخواستی، باش"، تنها برگ برنده، در دنیا همین است.
بازنده فكر میكند كه برای بازنده شدن و برنده شدن قوانینی وجود دارد.

برنده روی پای خود می ایستد و از اینكه دیگران، به وی تكیه كنند، احساس تحمیل شدن نمی كند.
بازنده به كسانی كه از خودش قوی ترند، تكیه میكند و عقده های خود را بر سر افراد ضعیفتر از خویش خالی میكند.

برنده نسبت به فضای اطراف خود حساس است.
بازنده فقط نسبت به احساسات خود حساس است.

برنده در وجود یك آدم بد، خوبی ها را می جوید و روی همین قسمت كار میكند.
بازنده در وجود یك انسان خوب، بدی ها را می جوید. از این رو، به سختی میتواند با دیگران همكاری كند.

برنده در عین حال كه تعصبات خود را میپذیرد، تلاش میكند كه در هنگام قضاوت كردن بر این تعصبات غلبه كند.
بازنده منكر وجود هرگونه تعصب در خود است، و بنابراین در سراسر عمر، اسیر تعصبات خویش خواهد بود.

برنده هراسی ندارد از اینكه در یك موقعیت ضد و نقیض قرار گیرد، زیرا در افكارش خللی وارد نمی شود.
بازنده سازگار شدن با موقعیتهای ضد و نقیض را به كار شایسته ترجیح میدهد.

برنده بازی سرنوشت، و این حقیقت كه شایستگی ها را همواره پاداشی نیست، بی آنكه دیدگاهی بدبینانه داشته باشد، درك میكند.
بازنده بی آنكه بازی های سرنوشت را درك نماید، بدگمان است.

برنده میداند كه چگونه میتوان جدی بود، بی آن كه خشك و رسمی باشد.
بازنده غالبا خشك و رسمی است زیرا، فاقد توانایی جدی بودن است.

برنده آنچه را كه ضرورت دارد، با متانت لازم انجام می دهد، و توان خود را برای راه حل هایی ذخیره می كند كه، در آنها از حق انتخاب برخوردار است.
بازنده آنچه را كه ضرورت دارد، با حالتی اعتراض آمیز انجام می دهد، و هیچ توان و نیرویی را برای گرفتن تصمیمات اخلاقی مهم باقی نمی گذارد.

برنده ارزش های اخلاقی را، به عنوان تنها منبع قدرت حقیقی می شناسد.
بازنده چون در باطن، برای ارزشهای اخلاقی احترام اندكی قایل است، بیش از ظرفیت خویش در جهت كسب منابع قدرت بیرونی تلاش میكند.

برنده سعی میكند كه رفتارهای خود را براساس نتایج منطقی آنها قضاوت كند، و رفتارهای دیگران را، براساس قصد و نیت آنها ارزیابی كند.
بازنده رفتارهای خود را بر اساس قصد و نیت خویش و رفتارهای دیگران را بر اساس نتایج آنها ارزیابی میكند.

برنده دیگران را نكوهش می كند ولی آنها را می بخشد.
بازنده چنان بزدل است كه قادر به نكوهش دیگران نیست، و چنان حقیر است كه قادر به بخشیدن دیگران هم، نیست.

برنده پس از بیان نكته ی اصلی مورد نظرش، لب از سخن فرو می بندد.
بازنده آنقدر به صحبت ادامه می دهد، كه نكته ی اصلی را فراموش میكند.

برنده هر امتیازی را كه بتواند بدهد، می دهد جز این كه اصول بنیادی خود را فدا كند.
بازنده به خاطر هراس از دادن امتیاز به لجاجت خود ادامه می دهد، و این در حالی است كه اصول بنیادی اش رفته رفته از بین می رود.

برنده ضعفهای خود را به خدمت توانایی هایش می گیرد.
بازنده توانایی های خود را هدر میدهد، زیرا كه آنها را در خدمت ضعفهای خود به كار می گیرد.

برنده در برابر افراد سودمند و ناتوان، یكسان عمل میكند.
بازنده به تملق قدرتمندان پرداخته و ضعفا را تحقیر میكند.

برنده میخواهد مورد احترام دیگران باشد، اما ذهنش را درگیر آن نمیكند.
بازنده برای رسیدن به این هدف، دست به هر كاری میزند، اما سرانجام، با شكست روبرو می شود و به هدف اش نمی رسد.

برنده حتی زمانی كه دیگران وی را به عنوان یك خبره می شناسند، می داند كه، هنوز خیلی چیزها را نمیداند.
بازنده میخواهد كه دیگران او را یك خبره بدانند، و این نكته كه : "بسیار كم می داند" را، هنوز نیاموخته است.

برنده گشاده روست، زیرا كه میتواند بی آنكه خود را تحقیر كند، بر خطاهای خویش بخندد.
بازنده چون حتی در خلوت خویش، خود را پست و حقیر می شمارد، در حضور دیگران نیز قادر به خندیدن بر خطاهای خود نیست.

برنده نسبت به ضعفهای دیگران، غمخواری میكند، زیرا ضعفهای خود را درك نموده و آنها را پذیرفته است.
بازنده دیگران را به دلیل ضعفهایشان خوار و خفیف می شمارد، زیرا وجود ضعف در درون خود را، انكار نموده و پنهان میكند.

برنده هر كاری كه از دست اش بر آید انجام میدهد، و اگر سرانجام شكست خورد، به معجزه امید می بندد.
بازنده بدون آنكه كوچكترین تلاشی كند، به انتظار معجزه می نشیند.

برنده تا دم مرگ بیشتر از آنچه كه از دیگران میگیرد، می دهد.
بازنده تا پای جان از این توهم دست بر نمیدارد كه، "پیروزی" یعنی بیش از آنچه كه می دهی، بستانی.

برنده هنگامی كه می بیند راهی را كه در پیش گرفته است، با مسیر زندگانی او سازگار نیست، هراس از ترك كردن آن، ندارد.
بازنده "نیمه ی راهی" را در پیش گرفته و به آن، ادامه می دهد، و اهمیتی نمیدهد كه سرانجام به كجا منتهی می شود.

















تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:برنده و بازنده,
ارسال توسط علی

 

دختران 2 دسته اند : دسته اول آنهایی که زیبا هستند وفورا ازدواج میکنند  و دسته دیگر آنهایی

 که به دانشگاه میروند   (شاو)

 

 

زن از این متأثر نمیشود که به او توجه کنید، بلکه تأثر او از این است که به او توجه کنید و بعد

 از او دور شوید   (تواین)


 

با زنان همانطور که با کودکان سر و کار دارید رفتار کنید  ولی همانطور که با ملکه صحبت میکنید

 با او سخن بگویید   (وایلد)

 

 

 

کار زن افراط و تفریط است، اگه دوست بدارد از شدت محبت بی زار میشود و وای به حال

 زمانی که دشمنی پیدا کند  (ولتر)


 

  از دستپخت زن تعریف کن تا در کنار اجاق خود را قربانی کند   ( دیل کارنگی)

 

 

ازدواج کار خوبی است، ولی بهتر است این کار را انجام ندهید  (سامبرست)
 

 

زن چون کراوات است، هم مرد را زیبا نگه میدارد هم حلقوم او را می فشارد   (ویکتور هوگو)

 

 

 

 

در زندگی یک مرد 2 روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک

 می سپارد   (ویکتور هوگو)

 

 

 

 

هرگاه میخواهید از کسی انتقام بگیرید او را به ازدواج ترقیب کنید   (برنارد شاو)

 

 

 

 

 

راز از هر نوعی بر قلب زنان فشاری غیر قابل تحمل می آورد   (پوشکین)

 


 

 

مردها آنچه را که می شنوند از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می سازند، اما زنان

 از 2گوش وارد و از دهان خارج می کنند   (برنارد شاو)

 

 

 

زن با نگاه خود آتش می افروزد و بیهوده می کوشد تا با اشک خود آنرا خاموش کند   (برنارد شاو)


 

 

گرانقیمتترین انگشتری های جهان، انگشتری نامزدی است، چون مرد پس از خرید آن تا آخر عمر

 قسط میدهد   (چگورا)


 

در برخورد با تازه عروس  مردها به صورتش نگاه میکنند و خانمها به باسنش   (دیکنز)

 

 

 

زنها فقط 2روز می توانند مردها را خوشبخت کنند، روز عروسی و روز مرگ   (برنارد شاو) 

 

زن، وقتی از یک حقیقت دفاع می کند منطقش بسیار ضعیف و قدرت اثباتش بی تأثیر است . ولی

 اگر همین زن بخواهد از یک دروغ دفاع کند آن وقت کسی را تاب مقاومت در برابر او نیست   (گالیله)


 

شوهری که بیش ازحد به پاکدامنی زن خود می بالد، احمقی است که بیش ازحد خود را فریب

 می دهد   (لاروشنوکو)

 

 

اشک، نیرومندترین ماده سیال روی زمین است   (داوینچی) 
 


 

اگر زنی عصبانی شد، یقین کنید که یک کار انجام نشده دارد و چاره اش در این است که

 به عصبانیت تظاهر کند   (دیکنز) 

 

 

برای زن فقط یک بدبختی و مصیبت وجود دارد و او این است که حس کند کسی اورا

 دوست ندارد   (چاپلین) 
 

 

 

اگر تله به دنبال موش برود، زن نجیب هم دنبال مرد   (ضرب المثل سوئدی)

 


 

مردها را شجاعت به جلو میراند و زنها را حسادت   (برنارد شاو) 
 

 

 

 

و در آخر 

 

 

 ممکن است که از امواج دریا نجات یابید، ولی از دست زنها خیر




تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:بزرگان,گفته بزرگان درباره زنان,
ارسال توسط علی

 

 


منزل بیل گیتس در مدینای واشنگتن«Medina-Washington» مشرف به دریاچه واشنگتن واقع شده و مساحت زمین آن بالغ بر ۵/۱۲ acre می‌باشد. بیل گیتس زمین این خانه را در سال ۱۹۸۸ به مبلغ ۲ ملیون دلار خرید و ساخت خانه‌اش حدود هفت سال به درازا انجامید و در سال ۱۹۹۵ بپایان رسید.
از خصوصیات این منزل آنست که به محض ورود هر مهمان یک microchip به سینه او نصب می‌گردد که ارکاندیشن و الکتریسیته و سایر احتیاجات در محل سکونت مهمان، با سلیقه و خواست مهمان ، مرتبا بصورت اتوماتیک تنظیم میگردد. در ضمن تمام دکوراسیون و اثار هنری در قسمت اقامت مهمان مطابق با سلیقه شخصی مهمان بلافاصله تغیر می‌کنند و همیشه فقط نزدیک‌ترین دستگاه تلفن به آن شخص زنگ می‌زند.
سایر اطلاعات در مورد این خانه بدین شرح است :
مساحت این خانه ۵۰۰۰۰ متر مربع است.
درسال ۲۰۰۵ قیمت این خانه ۲۰۰ ملیون دلار برآورد شده است.
هر یک ازدستگیره‌های درهای این خانه ۲۰۰۰ دلار ارزش دارد.
زمانی در این خانه تعداد ۳۰۰ نفر به کار مشغول بودند که تعداد ۱۰۴ نفر انها در قسمتهای کامپیوتر و الکترونیک منزل کار می‌کردند.
در تمام قسمتهای این خانه حتی درون دیوارهای سنگی دوربینهای مخفی کار گذاشته شده است.
درختی که قبلا در زمین این خانه وجود داشت و مورد علاقه بیل گیتس میباشد مرتبا توسط کامپیوتر و سایر تجهیزات الکترونیکی مراقبت میشود و آب و کود و محیطش بصورت اتوماتیک کنترل می‌گردد.
تصاویری از خانه و خودروی ثروتمندترین مرد جهان
در زیر زمین این خانه یکی از مجهزترین سالنهای سینما در جهان برای استفاده شخصی بیل گیتس و مهمانانش ساخته شده است.
هنگامی که او می‌خواهد به منزل مراجعه کند آب وان حمامش بطور اتوماتیک در وان ریخته می‌شود و حرارت آن مطابق با نظر او ثابت می‌ماند.



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:ثروتمند ترین,خانه و ماشین,
ارسال توسط علی


 

"احمد ایراندوست" که پس از سالها فعالیت در خارج از کشور، زندگی در ایران را انتخاب کرده در مورد نحوه انتخابش بعنوان غول برره گفت: در زمان تولید سریال شبهای برره از طریق آقای حسن شکوهی و محسن چگینی به آقای مدیری معرفی شدم و ایشان هم این نقش را با توجه به جثه ام به من دادند، این اتفاق ورود من به سینمای ایران بود.بعد از آن در سریالهای دیگری حضور داشتم از جمله در چشم باد، دیدار، سریال مسافران و مختار نامه، همچنین در فیلم تلویزیونی جاسم به جبهه می رود نقش افسر عراقی را داشتم.ایراندوست در تشریح نقش خود در سریال مختارنامه خاطرنشان کرد: در این سریال من نقش هارون نعل بند را دارم که جزو یاران مختار است و ماموریت کشتن عمر سعد را دارد، اما در جنگ با نیروهای عمر به شهادت می رسد.

وی که حدود 10 سال در امارات زندگی کرده و بعنوان بادیگارد شیوخ عرب فعالیت داشته در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: در سریال سالهای مشروطه بود که با آقای شریفی نیا آشنا شدم و ایشان برای بازی در اخراجیها مرا به آقای ده نمکی معرفی کرد. من در اخراجیهای 1 نقش فرمانده نظامیان را داشتم که بدلیل طولانی شدن فیلم نقش من و خانم مریلا زارعی حذف شد، با این حال آقای ده نمکی قول داد که در اخرجیهای 2 این موضوع را جبران کند و در این فیلم ایشان نقش فرمانده اردوگاه اسرا را به من دادند.

 

این بازیگر عظیم الجثه ایرانی اظهار داشت: در زمان سکونت در امارات برای یک شرکت بادیگارد سرویس کار می کردم که از این طریق به هالیوود رفتم، حدود 13 سال نیز در آمریکا ساکن بوده و بعنوان بادیگارد شخصیتهای معروف فعالیت داشتم.وی افزود افزود: در هالیوود بادیگارد شخصیتهایی مثل "جنیفر لوپز" و "نیکلاس کیج" بودم، بعدها بادیگارد "ماریا کری" و "ویتنی هیستون" خوانندگان آمریکایی شدم.به گفته وی قراردادهای حفاظت از شخصیتهای معروف برای دوره های 5 ساله بسته می شده ولی محافظان بصورت ساعتی دستمزد می گرفته اند.

 


ایراندوست با بیان اینکه سابقه فعالیت در سینمای بالیوود را نیز دارد افزود: در فیلم "آن" (ANN) با شرکت جکی شوروف و آکشی کومار و نیز فیلم "دلدار" با شرکت آمیتا باچان و آشواریا رای حضور داشتم.وی در تشریح علت بازگشتش به ایران خاطرنشان کرد: پس از ازدواج با همسرم که خواهر دو شهید است، به این نتیجه رسیدیم که زندگی در شرایط آنجا با روحیات و عقایدمان سازگار نیست، این بود که تصمیم گرفتیم به ایران بازگردیم.ایراندوست تفاوت سینمای ایران و آمریکا را در امکانات پیشرفته و تفاوت در میزان سرمایه گذاریها و حرفه ای گری در این دو سینما دانسته و تاکید کرد: من با توجه به ویژگی فیزیکی ام بیشتر به نقشهای اکشن و پلیسی علاقه دارم و امیدوارم که بتوانم بازی در چنین نقشهایی را نیز تجربه کنم.




تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:جنیفر لوپز,بادیگارد,ایران,
ارسال توسط علی

 آیا می‌دانیدانسان سالانه بیش از 10 میلیون مرتبه پلک می‌زند

آیا می‌دانید خورشید 330330 مرتبه بزرگتر از زمین است

 

آیا می‌دانید یک گالن روغن سوخته ، می‌تواند تقریبا یک میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند!

آیا می‌دانید اخنهای انگشتان دست ، تقریبا چهار برابر ناخنهای پا رشد می‌کنند!

آیا می‌دانید دلفینها هم مانند گرگها هنگام خواب یک چشمشان را باز می‌گذارند!

آیا می‌دانید 8دقیقه و 17 ثانیه طول می‌کشد تا نور خورشید به زمین برسد

آیا می‌دانید جویدن آدامس هنگام خوردن پیاز ، مانع از اشک‌ریزی شما می‌شود!

آیا می‌دانید در تایوان بشقابهای گندمی درست می‌شود و افراد بعد از خوردن غذا ، بشقابشان را هم

 می‌خورند!

آیا می‌دانید که یک ‌چهارم استخوانهای بدن افراد ، در پایشان قرار دارد؟

آیا می‌دانید اثر لب و زبان هر کس ، مانند اثر انگشت او منحصربه‌فرد است!

آیا می‌دانید که تقریبا 300 متر مکعب گاز هلیوم می‌تواند یک انسان را از روی زمین بلند کند

آیا می‌دانید که کرمهای ابریشم در پنجاه و شش روز ، هشتاد و شش هزار برابر خود غذا می‌خورند!

آیا می‌دانید که تیز پروازترین حیوانات جهان پرندگانیاند که «پرستوک» نامیده می‌شوند پرستوک دم

 خاردار که در آسیا زندگی می‌کند ، قادر است با سرعتی بیش از صد و شصت کیلومتر در ساعت

 پرواز کند و با بالاترین میزان سرعت یک قطار سریع‌السیر رقابت کند.

آیا می‌دانید که کره مریخ با سرعت 240 کیلومتر در ساعت به دور خورشید می‌چرخد؟

آیا می‌دانید که هرچه از مرکز زمین فاصله بگیریم نیروی جاذبه کمتر می‌شود،در نتیجه وزن کاهش

 می‌یابد ، وزن فردی که در خط استوا ایستاده از وزن همین شخص در قطب شمال و جنوب کمتر

 است زیرا در خط استوا زمین بر آمده تر و در قطب هموارتر است این تفاوت وزن حدود پنج درصداست.

آیا می‌دانید که ظروف پلاستیکی تقریبا پنجاه هزار سال در برابر تجزیه و فساد مقاومند!

آیا می‌دانید که رشد کودک در بهار بیشتر است؟

آیا می‌دانید که یک چهارم خاک روسیه در سال پوشیده از برف است؟

آیا می‌دانید حس بویاییه مورچه با حس بویاییه سگ برابری می‌کند!

آیا می‌دانید تنها قسمت بدن که خون ندارد قرینه چشم است!

آیا می‌دانید شتر مرغ در 3 دقیقه 95 لیتر آب می‌خورد




تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:آیا میدانید,
ارسال توسط علی


 

- آیا می دانید که طولانی ترین دوران پادشاهی بر اساس مدارك تاریخی متعلق به پادشاه مصر میباشد كه تقریبا" دو هزار و سیصد سال پیش از میلاد در زمانی كه نوزادی بیش نبود تاج گذاری كرد و سلطنت او نود و چهار سال بطول انجامید.



- یک پارادوکس 
سقراط گفته یونانی ها دروغگو هستند ولی خود سقراط هم یونانیه پس دروغ میگه که یونانی ها دروغ میگن پس یونانیها راستگو هستند و سقراط هم که یک یونانیه پس راستگوست پس راست میگه که یونانیها دروغگو هستند پس...........آخر یونانیها دروغگواند یا راستگو !؟



- ایا می دانید که در حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراعات وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد را در دست دارد. 
 


- ایا میدانیدنور میتواند دور کره ی زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.



- الكترون معنای یونانی كهربا است كهربا ماده ای است كه در مالش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كنداین ربایش بعلت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند. 
 


- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات به شیر آفریقایی تعلق دارد صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده میشود اسب آبی هم جزء حیواناتی ست که داری نعره بلندی میباشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها رو میشنوند ولی با همه این اوصاف شدیدترین نعره ها متعلق به والها می باشد آنها میتوانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کند برای مقایسه بایستی بگویم که این نعره از صدای موتور یک جت بیشتر می باشد.



- آیا می دانید که شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگترین قصر پادشاهی جهان است این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار میباشد.

 

- اولین شبکه ی تلویزیونی جهان (شبکه انگلستان bbc )در سال ۱۹۲۹ پخش برنامه های ازمایشی را اغاز کرد و در سال ۱۹۳۹ برای اولین بار در جهان این برنامه ها منظم و دایمی شد

 


- آیا میدانستی گزنه برای درمان رماتیسم، درد كمر در ناحیة دمبالچه، درد لگن خاصره ( درد اعصاب كمر ) و نیز درمان بیماریهای مثانه، مجاری ادراری و كلیه بسیار مفید است



- ایا می دانستید ایا میدانستید درجه حرارت بالاترین قسمت یك شعله به 1540 درجه میرسد در حالی كه پایین ترین قسمت ان فقط 300درجه حرارت دارد
 


- ایا میدانید ۶۰٪ از ماهواره های جهان نظامی و ۴۰٪ بقیه غیر نظامی است




تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:آیا میدانید,
ارسال توسط علی

  

 


غیر ممکن است که بتوانی با چشمان باز، عطسه کنی!

 

 

 

56% افرادی كه دست چپ هستند، تایپیستند.

 

 

اگر می‌خواهی از آرواره یک تمساح جان سالم به در ببری، انگشت‌هایت را در چشمانش فرو کن.

 

 

 فوراً به ‌شما اجازه می‌دهد كه فرار كنی!

 

 

وقتی شخصی در سریلانکا سرش را از طرفی به طرف دیگر تكان می‌دهد، یعنی «باشه»!

 

 

«یویو» اولین بار به عنوان یک سلاح در فیلیپین استفاده می‌شد!

 

 

در واشنگتن‌ بیشتر از مردمانش، تلفن وجود دارد.

 

 

 

 

«Dreamt» تنها كلمه ‌ایست که در زبان انگلیسی با mt تمام می‌شود!!

 

مزه غذاها بیشتر مربوط میشه به بینی نه زبان زبان فقط طعم های شوری شیرینی ترشی و تندی رو

 متوجه میشه اما مزه مثلا سیب رو تشخیص نمیده و اون که ما به عنوان مزه سیب می شناسیم بو

 هست نه طعم برای اثبات این هم میتونید چشمان دوستتون رو ببندید و یک قطعه سیب جلوی بینی

 اون بگذارید بعد یه تیکه سیب زمینی بهش بدید و بعد بپرسید که چی بود کهخوردی به احتمال 99

 درصد جواب میده سیب.برای همینه که وقتی آدم سرما میخوره طعم اکثر غذاها رو متوجه نمیشه!!!

 

با یک مداد معمولی خطی به طول 58k/m می توان کشید!!!

 

با 30 گرم طلا نخی به طول 81 k/m می توان درست کرد!!!

 

آیا میدانستید که ظروف پلاستیكی تقریبا پنجاه هزار سال در برابر تجزیه و فساد مقاومند!!!!

 

یکی از شگفتی‌های ریاضی این است‌ که وقتی عدد 111111111 را در خودش ضرب كنی، جواب خواهد شد: 12345678987654321





تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:ایا میدانید؟؟؟,
ارسال توسط علی

 

 

 

آیا می دانید: اولین مردمانی كه حیوانات خانگی را تربیت كردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده

 كردند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه مس را كشف كردند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه آتش را در جهان كشف كردند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه ذوب فلزات را آغاز كردند ایرانیان بودند در شهر سیلك در اطراف كاشان

آیا می دانید:اولین مردمانی كه كشاورزی را جهت كاشت و برداشت كشف كردند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه نخ را كشف كردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه سکه را در جهان ضرب كردند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه كشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند به فرمان یكی از پادشاهان زن

ایرانی

آیا می دانید:اولین ارتش سواره نظام در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز

 

آیا می دانید:اولین مردمانی كه حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان

 بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه شیشه را كشف كردند و از آن برای منازل استفاده كردند ایراینان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه زغال سنگ را كشف كردند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه مقیاس سنجش اجسام را كشف كردند ایرانیان بودن

آیا می دانید:اولین مردمانی كه به كرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند

آیا می دانید:اولین مردمانی كه قاره آمریكا را كشف كردند ایراینان بودند و كریستف كلب و واسكودوگاما

 بر اثر خواندن كتابهای ایرانی كه در كتابخانه واتیكان بوده به فكر قاره پیمایی افتادند

آیا می دانید:كلمه شاهراه از راهی كه كورش کبیر بین سارد پایتخت كارون و پاسارگاد احداث كرد

 گرفته شده است

آیا می دانید:كورش كبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام كورپولیس كه خجند امروزی نام دارد

آیا می دانید:كورش پس از فتح بابل به معبد مردوك رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان

 احترام گذاشت و در همان معبد كه بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان

 تاج گذاری كرد

آیا می دانید:اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط كورش كبیر در شوش جهت تعلیم فن و

 هنر ساخته شد

آیا می دانید:دیوار چین با بهره گیری از دیواری كه كورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای

 جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد

 

 

 




تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:آیا میدانید,
ارسال توسط علی


مردم جهان روزهای زیادی را در طول سال جشن می‌گیرند،‌ نه فقط برای اینکه بیماری و درد را به یاد دیگران بیندازند، ‌بلکه

 برای اینکه تمام مردم این کره زمین با هم یکی و متحد شوند. مراسم در هرکشوری مطابق با آداب و سنن و قوانین دولتی

 آنجا  برگزار می‌شود. اما هدف غایی و بنیادی این روزها این است که مردمان جهان با هم هماهنگ شوند به این امید که

 جهانی آرام و بدون جنگ و بدون بیماری داشته باشیم.

پس ما هم روزهایی را مثال زده ایم که تقریبا در تمام کشورها در این روزها مراسمی ‌برگزار می‌شود و در تقویم به عنوان

 روزهای مهمی‌ مشخص شده اند. امیدواریم این اطلاعات آموزنده باشد.
 

 

سال نو میلادی (اول ژانویه)

سال نو میلادی

روز اول ژانویه اولین روز از سال میلادی است و در کشورهای بسیاری با آداب خاصی این روز را جشن می‌گیرند. شب قبل از سال نو معمولا زمانی برای نگاه کردن به گذشته و البته مهم تر از آن برنامه ریزی کردن برای سال آینده است. در این روز برای تغییراتی که می‌خواهند در زندگی خود ایجاد کنند و حل کردن مشکلاتشان برنامه ریزی می‌کنند.



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:معروف ترین,جشن,سال نو,جشن معروف,
ارسال توسط علی

  یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی

 پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
 داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد

عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و 

عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن

عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد

عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار

عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر

عشق نیرویی است در  ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد

عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”

عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد

دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست

دکتر علی 




تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:دکتر علی شریعتی,
ارسال توسط علی
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 60
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 150
بازدید ماه : 149
بازدید کل : 142524
تعداد مطالب : 198
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



ابزار وبلاگنویسان ابزار وبلاگنویسان p30java