برنده و بازنده!
برنده کیست و بازنده چه کسی خواهد بود ؟!
برنده متعهد میشود.
بازنده وعده میدهد.
وقتی برنده ای مرتكب اشتباه میشود، میگوید: اشتباه كردم.
وقتی بازنده ای مرتكب اشتباه میشود، میگوید: تقصیر من نبود.
برنده بیش از بازنده كار انجام میدهد، و در انتها باز هم وقت دارد.
بازنده همیشه آنقدر گرفتار است كه نمیتواند به كارهای ضروری بپردازد.
برنده به بررسی دقیق یك مشكل می پردازد.
بازنده از كنار مشكل گذشته، و آن را حل نشده رها میكند.
برنده میگوید: بیا برای مشكل راه حلی پیدا كنیم.
بازنده میگوید: هیچ كس راه حلی را نمیداند.
برنده می داند به خاطر چه چیزی پیكار میكند و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید.
بازنده آنجا كه نباید، سازش میكند، و به خاطر چیزی كه ارزش ندارد، مبارزه میكند.
برنده با جبران اشتباهش، تاسف و پشیمانی خود را نشان میدهد.
بازنده می گوید : "متاسفم"، اما در آینده اشتباه خود را تكرار میكند.
برنده مورد تحسین واقع شدن را به دوست داشته شدن ترجیح میدهد، هر چند كه هر دو حالت را مد نظر دارد.
بازنده دوست داشتنی بودن را، به مورد تحسین واقع شدن ترجیح میدهد، حتی اگر بهای آن خفت و خواری باشد.
برنده گوش می دهد.
بازنده فقط منتظر رسیدن نوبت خود، برای حرف زدن است.
برنده از میانه روی و نرمش خود احساس قدرت میكند.
بازنده هرگز میانه رو و معتدل نیست گاهی از موضع ضعف و گاهی همچون ستمگران فرودست رفتار میكند.
برنده میگوید: باید راه بهتری هم وجود داشته باشد.
بازنده میگوید: تا بوده همین بوده و تا هست همین است.
برنده به افراد برتر از خود، احترام میگذارد و سعی میكند تا از آنان چیزی بیاموزد.
بازنده از افراد برتر از خود، خشم و نفرت داشته و در پی یافتن نقاط ضعف آنان است.
برنده گامهای متعادلی بر میدارد.
بازنده دو نوع سرعت دارد، یا خیلی تند و یا خیلی كند.
برنده میداند كه گاهی اوقات، پیروزی به بهای بسیار گرانی بدست می آید.
بازنده بسیار مشتاق برنده شدن است، در جایی كه نه قادر به برنده شدن و نه حفظ آن است.
برنده ارزیابی درستی از تواناییهای خود داشته و هوشمندانه از ناتوانی های خود، آگاه است.
بازنده از توانایی ها و ناتوانی های واقعی خود بی خبر است.
برنده مشكلی بزرگ را انتخاب می كند و آن را به اجزای كوچكتر تفكیك میكند، تا حل آن آسان گردد.
بازنده مشكلات كوچك را آنچنان به هم می آمیزد كه دیگر قابل حل شدن نیستند.
برنده می داند كه اگر به مردم فرصت داده شود، مهربان خواهند بود.
بازنده احساس میكند كه اگر به مردم فرصت داده شود، نامهربان خواهند شد.
برنده تمركز حواس دارد.
بازنده پریشان حواس است.
برنده از اشتباهات خود درس میگیرد.
بازنده از ترس مرتكب شدن اشتباه، یادگرفته كه اقدام به هیچ كاری نكند.
برنده میكوشد تا مردم را هرگز نیازارد، مگر در مواقع نادری كه این دل آزاری در راستای یك هدف بزرگ باشد.
بازنده نمیخواهد به عمد دیگران را آزار دهد، اما ناخودآگاه همیشه این كار را میكند.
برنده ثروت اندوزی را وسیله ای برای لذت بردن از زندگی می داند.
بازنده مال اندوزی را هدف خود قرار میدهد، بنابراین گذشته از میزان انباشت ثروت، هیچگاه نمیتواند خود را برنده محسوب كند، و هرگز برنده نمیشود.
برنده ترجیح می دهد كه، خود را مسئول شكست هایش بداند و نه دیگران را ولی وقت زیادی را صرف عیب جویی نمیكند.
بازنده شكست های خود را ناشی از، تبعیض یا سیاست می داند.
برنده معتقد است، ما با كارهای درست و اشتباه خود، سرنوشت خویش را تعیین میكنیم.
بازنده به قضا و قدر اعتقاد دارد.
برنده در چنین موقعیتی احساس میكند كه اعتبار خود را برای آینده تقویت می نماید.
بازنده از این كه بیش از آنچه می گیرد، بدهد، احساس میكند بازنده است.
برنده در هر شرایطی كه قرار بگیرد، آرامش و تعادل خود را حفظ میكند.
بازنده اگر از دیگران عقب بماند، تندخو و خشن میشود، و اگر جلوتر از دیگران باشد، بی احتیاطی میكند.
برنده میداند كه نارسایی های او جزیی از شخصیت وجودی اوست، در حالی كه می كوشد تا آثار ناگوار این نقایص را بزداید هرگز تاثیر آنها را انكار نمیكند.
بازنده از اینكه خود و یا دیگران به نقایص وی آگاهی یابند، هراسان است.
برنده در چنین شرایطی آزادانه، رنجش و آزردگی خود را بیان نموده، تخلیه ی احساسی میكند، سپس مساله را به فراموشی می سپارد.
بازنده هنگامی كه از دیگران بدرفتاری میبیند، خشم و ناخشنودی خویش را به زبان نمی آورد و زجر می كشد، و با انتقام گرفتن از خود، شرایط بدتری را پدید می آورد.
برنده میداند كه كدام تصمیم ها را به طور مستقل بگیرد، و كدام یك را پس از مشورت با دیگران حتی بازندگان اجرا نماید.
بازنده به "استقلال" خود می بالد، در حالیكه به واقع در حال خونسردی است. و به كار گروهی" خود می بالد، در صورتی كه در حال دنباله روی است، و اراده ای از خود ندارد.
برنده می داند كه هر قاعده ای در هر كتابی را می توان نادیده انگاشت جز یكی، "همانی كه هستی و میخواستی، باش"، تنها برگ برنده، در دنیا همین است.
بازنده فكر میكند كه برای بازنده شدن و برنده شدن قوانینی وجود دارد.
برنده روی پای خود می ایستد و از اینكه دیگران، به وی تكیه كنند، احساس تحمیل شدن نمی كند.
بازنده به كسانی كه از خودش قوی ترند، تكیه میكند و عقده های خود را بر سر افراد ضعیفتر از خویش خالی میكند.
برنده نسبت به فضای اطراف خود حساس است.
بازنده فقط نسبت به احساسات خود حساس است.
برنده در وجود یك آدم بد، خوبی ها را می جوید و روی همین قسمت كار میكند.
بازنده در وجود یك انسان خوب، بدی ها را می جوید. از این رو، به سختی میتواند با دیگران همكاری كند.
برنده در عین حال كه تعصبات خود را میپذیرد، تلاش میكند كه در هنگام قضاوت كردن بر این تعصبات غلبه كند.
بازنده منكر وجود هرگونه تعصب در خود است، و بنابراین در سراسر عمر، اسیر تعصبات خویش خواهد بود.
برنده هراسی ندارد از اینكه در یك موقعیت ضد و نقیض قرار گیرد، زیرا در افكارش خللی وارد نمی شود.
بازنده سازگار شدن با موقعیتهای ضد و نقیض را به كار شایسته ترجیح میدهد.
برنده بازی سرنوشت، و این حقیقت كه شایستگی ها را همواره پاداشی نیست، بی آنكه دیدگاهی بدبینانه داشته باشد، درك میكند.
بازنده بی آنكه بازی های سرنوشت را درك نماید، بدگمان است.
برنده میداند كه چگونه میتوان جدی بود، بی آن كه خشك و رسمی باشد.
بازنده غالبا خشك و رسمی است زیرا، فاقد توانایی جدی بودن است.
برنده آنچه را كه ضرورت دارد، با متانت لازم انجام می دهد، و توان خود را برای راه حل هایی ذخیره می كند كه، در آنها از حق انتخاب برخوردار است.
بازنده آنچه را كه ضرورت دارد، با حالتی اعتراض آمیز انجام می دهد، و هیچ توان و نیرویی را برای گرفتن تصمیمات اخلاقی مهم باقی نمی گذارد.
برنده ارزش های اخلاقی را، به عنوان تنها منبع قدرت حقیقی می شناسد.
بازنده چون در باطن، برای ارزشهای اخلاقی احترام اندكی قایل است، بیش از ظرفیت خویش در جهت كسب منابع قدرت بیرونی تلاش میكند.
برنده سعی میكند كه رفتارهای خود را براساس نتایج منطقی آنها قضاوت كند، و رفتارهای دیگران را، براساس قصد و نیت آنها ارزیابی كند.
بازنده رفتارهای خود را بر اساس قصد و نیت خویش و رفتارهای دیگران را بر اساس نتایج آنها ارزیابی میكند.
برنده دیگران را نكوهش می كند ولی آنها را می بخشد.
بازنده چنان بزدل است كه قادر به نكوهش دیگران نیست، و چنان حقیر است كه قادر به بخشیدن دیگران هم، نیست.
برنده پس از بیان نكته ی اصلی مورد نظرش، لب از سخن فرو می بندد.
بازنده آنقدر به صحبت ادامه می دهد، كه نكته ی اصلی را فراموش میكند.
برنده هر امتیازی را كه بتواند بدهد، می دهد جز این كه اصول بنیادی خود را فدا كند.
بازنده به خاطر هراس از دادن امتیاز به لجاجت خود ادامه می دهد، و این در حالی است كه اصول بنیادی اش رفته رفته از بین می رود.
برنده ضعفهای خود را به خدمت توانایی هایش می گیرد.
بازنده توانایی های خود را هدر میدهد، زیرا كه آنها را در خدمت ضعفهای خود به كار می گیرد.
برنده در برابر افراد سودمند و ناتوان، یكسان عمل میكند.
بازنده به تملق قدرتمندان پرداخته و ضعفا را تحقیر میكند.
برنده میخواهد مورد احترام دیگران باشد، اما ذهنش را درگیر آن نمیكند.
بازنده برای رسیدن به این هدف، دست به هر كاری میزند، اما سرانجام، با شكست روبرو می شود و به هدف اش نمی رسد.
برنده حتی زمانی كه دیگران وی را به عنوان یك خبره می شناسند، می داند كه، هنوز خیلی چیزها را نمیداند.
بازنده میخواهد كه دیگران او را یك خبره بدانند، و این نكته كه : "بسیار كم می داند" را، هنوز نیاموخته است.
برنده گشاده روست، زیرا كه میتواند بی آنكه خود را تحقیر كند، بر خطاهای خویش بخندد.
بازنده چون حتی در خلوت خویش، خود را پست و حقیر می شمارد، در حضور دیگران نیز قادر به خندیدن بر خطاهای خود نیست.
برنده نسبت به ضعفهای دیگران، غمخواری میكند، زیرا ضعفهای خود را درك نموده و آنها را پذیرفته است.
بازنده دیگران را به دلیل ضعفهایشان خوار و خفیف می شمارد، زیرا وجود ضعف در درون خود را، انكار نموده و پنهان میكند.
برنده هر كاری كه از دست اش بر آید انجام میدهد، و اگر سرانجام شكست خورد، به معجزه امید می بندد.
بازنده بدون آنكه كوچكترین تلاشی كند، به انتظار معجزه می نشیند.
برنده تا دم مرگ بیشتر از آنچه كه از دیگران میگیرد، می دهد.
بازنده تا پای جان از این توهم دست بر نمیدارد كه، "پیروزی" یعنی بیش از آنچه كه می دهی، بستانی.
برنده هنگامی كه می بیند راهی را كه در پیش گرفته است، با مسیر زندگانی او سازگار نیست، هراس از ترك كردن آن، ندارد.
بازنده "نیمه ی راهی" را در پیش گرفته و به آن، ادامه می دهد، و اهمیتی نمیدهد كه سرانجام به كجا منتهی می شود.
دختران 2 دسته اند : دسته اول آنهایی که زیبا هستند وفورا ازدواج میکنند و دسته دیگر آنهایی که به دانشگاه میروند (شاو) زن از این متأثر نمیشود که به او توجه کنید، بلکه تأثر او از این است که به او توجه کنید و بعد از او دور شوید (تواین) با زنان همانطور که با کودکان سر و کار دارید رفتار کنید ولی همانطور که با ملکه صحبت میکنید با او سخن بگویید (وایلد) کار زن افراط و تفریط است، اگه دوست بدارد از شدت محبت بی زار میشود و وای به حال زمانی که دشمنی پیدا کند (ولتر) از دستپخت زن تعریف کن تا در کنار اجاق خود را قربانی کند ( دیل کارنگی) ازدواج کار خوبی است، ولی بهتر است این کار را انجام ندهید (سامبرست) زن چون کراوات است، هم مرد را زیبا نگه میدارد هم حلقوم او را می فشارد (ویکتور هوگو) در زندگی یک مرد 2 روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد (ویکتور هوگو) هرگاه میخواهید از کسی انتقام بگیرید او را به ازدواج ترقیب کنید (برنارد شاو) راز از هر نوعی بر قلب زنان فشاری غیر قابل تحمل می آورد (پوشکین) مردها آنچه را که می شنوند از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می سازند، اما زنان از 2گوش وارد و از دهان خارج می کنند (برنارد شاو) زن با نگاه خود آتش می افروزد و بیهوده می کوشد تا با اشک خود آنرا خاموش کند (برنارد شاو) گرانقیمتترین انگشتری های جهان، انگشتری نامزدی است، چون مرد پس از خرید آن تا آخر عمر قسط میدهد (چگورا) در برخورد با تازه عروس مردها به صورتش نگاه میکنند و خانمها به باسنش (دیکنز) زنها فقط 2روز می توانند مردها را خوشبخت کنند، روز عروسی و روز مرگ (برنارد شاو) زن، وقتی از یک حقیقت دفاع می کند منطقش بسیار ضعیف و قدرت اثباتش بی تأثیر است . ولی اگر همین زن بخواهد از یک دروغ دفاع کند آن وقت کسی را تاب مقاومت در برابر او نیست (گالیله) شوهری که بیش ازحد به پاکدامنی زن خود می بالد، احمقی است که بیش ازحد خود را فریب می دهد (لاروشنوکو) اشک، نیرومندترین ماده سیال روی زمین است (داوینچی) اگر زنی عصبانی شد، یقین کنید که یک کار انجام نشده دارد و چاره اش در این است که به عصبانیت تظاهر کند (دیکنز) برای زن فقط یک بدبختی و مصیبت وجود دارد و او این است که حس کند کسی اورا دوست ندارد (چاپلین) اگر تله به دنبال موش برود، زن نجیب هم دنبال مرد (ضرب المثل سوئدی) مردها را شجاعت به جلو میراند و زنها را حسادت (برنارد شاو) و در آخر ممکن است که از امواج دریا نجات یابید، ولی از دست زنها خیر
مساحت این خانه ۵۰۰۰۰ متر مربع است.
هنگامی که او میخواهد به منزل مراجعه کند آب وان حمامش بطور اتوماتیک در وان ریخته میشود و حرارت آن مطابق با نظر او ثابت میماند.
وی که حدود 10 سال در امارات زندگی کرده و بعنوان بادیگارد شیوخ عرب فعالیت داشته در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: در سریال سالهای مشروطه بود که با آقای شریفی نیا آشنا شدم و ایشان برای بازی در اخراجیها مرا به آقای ده نمکی معرفی کرد. من در اخراجیهای 1 نقش فرمانده نظامیان را داشتم که بدلیل طولانی شدن فیلم نقش من و خانم مریلا زارعی حذف شد، با این حال آقای ده نمکی قول داد که در اخرجیهای 2 این موضوع را جبران کند و در این فیلم ایشان نقش فرمانده اردوگاه اسرا را به من دادند.
آیا میدانیدانسان سالانه بیش از 10 میلیون مرتبه پلک میزند
یکی از شگفتیهای ریاضی این است که وقتی عدد 111111111 را در خودش ضرب كنی، جواب خواهد شد: 12345678987654321
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند
عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد
عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق
عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد
عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار
عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر
از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر
عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد
عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست
عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند
در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد
دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست
دکتر علی شریعتی
Desktop Theme : مجموعه ای از آیکن ها تصاویر و در مجموع شکل هایی که باعث تغییر کردن محیط ویندوز می شود.
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش میطلبم.
به مرده شوی بگویید مرا با چوبک بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم.
چون تمام آرزوهایم را به گور میبرم، سعی کنید قبر مرا بزرگ بسازید که جای جسدم باش .
مردی با همسرش تماس گرفت و گفت:"عزیزم ازم خواستن که با رئیس و چنتا از دوستاش برای ماهیگیری به کانادا بریم"
ما به مدت یک هفته اونجا می مونیم.این فرصت خوبیه تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم بگیرم پس لطفا لباس کافی برای یک هفته برام بردار و وسایل ماهیگیریمو هم آماده کن
ما از اداره حرکت می کنیم و من سر راه وسایلم رو از خونه بر می دارم ، راستی اون لباسای راحتی ابریشمی آبی رنگه رو هم بردار!
زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعیه اما بخاطر این که نشون بده همسر خوبیه دقیقا کارایی رو که همسرش خواسته بود انجام داد
هفته بعد مرده اومد خونه ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.
همسرش بهش خوش آمد گفت و ازش پرسید ماهی هم گرفتی یا نه ؟
مرد گفت :"آره یه عالمه ماهی قزل آلا،چند تا ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم. اما چرا اون لباس راحتیارو که گفته بودم واسم نذاشتی ؟"
زن جواب داد : لباسای راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم!!!
1) سعیكنید خوشبین باشید: خوشبینی، داشتن نگاه مثبت و امیدواری حتی در بدترین شرایط است. خوشبینی، قابل یادگیریست. گاهیاوقات تظاهر به خوشبینی، موجب تقویت و رشد آن میشود. خوشبینی، نوعی تصمیمگیریست كه كمك میكند از شغلتان راضی باشید.
2) نگرشتان را تغییر دهید: علت نارضایتی بسیاری از كاركنان، نگرش منفی آنان به كار است. این افراد، همیشه درگیر یك جنگ روانی درونی هستند كه آیا عضو مؤثری برای سازمان محسوب میشوند یا خیر؟ با این ذهنیت كه عضو مفیدی برای سازمان هستید، حس غرورتان را تقویت كنید.
3) قدرشناس شغلتان باشید: زندگی شما از طریق شغل تأمین میشود. اگر بیكار بودید، نمیتوانستید نیازهای زندگیتان را برطرف كنید، بنابراین باید از شغلتان سپاسگزار باشید.
4) از انتقاد به خود بپرهیزید: بسیاری از افراد وقتی مرتكب خطایی میشوند، احساس گناه و شرمساری میكنند. بهجای تأسف، سعیكنید از این خطا در جهت بهبود و رشد، درس بگیرید. از انتقاد منفی به خود بپرهیزید و سعیكنید خود را بهخاطر موفقیتهای هرچند جزئی تحسین كنید.
5) با همكارانتان با نرمش و گذشت رفتار كنید: گذشت در هر شرایطی -بهویژه برای افرادی كه همهروزه آنان را میبینیم- دشوار است. اگر كسی شما را آزردهخاطر یا ناراحت كرد، او را ببخشید چرا که كینهورزی بر سلامت جسم و روان، اثر منفی میگذارد.
6) از خودتان حمایت كنید: انسان وقتی زیر فشار روانی و انتقاد دیگران است، بهندرت میتواند شاد باشد. بیشتر افراد ترجیح میدهند که در چنین شرایطی، بهجای مقابلهبهمثل، سكوت کرده یا اتاق را ترك كنند اما شما چنین كاری را نكنید؛ اجازه ندهید استرس و انتقادها، ناامیدتان كند. محكم بایستید و از خودتان حمایت كنید. این اقدام، موجب تقویت اعتمادبهنفس میشود.
7) شایعهسازی نكنید: شایعه، اعتمادبهنفس، روابط و اتحاد را از بین میبرد و درعوض، خصومت، كینه و بدبینی بهوجود میآورد و میتواند بهرهوری را كاهش دهد. شایعه، هیچ جنبهی مثبتی ندارد. افراد وقتی شایعه میسازند، نمیدانند چه عواقبی بهدنبال دارد. اگر میخواهید دربارهی شما شایعهای نسازند، اجازه ندهید که برای دیگران شایعه بسازند.
8) صمیمی باشید: این یك واقعیت است كه كار، وقتی جذابتر میشود كه همكاران خود را دوست داشته باشید. وقتی با دیگران رفتاری دوستانه و مسالمتآمیز داشته باشید، محیطی همراه با محبت و صمیمیت بهوجود میآورید.
9) انتظار تغییر داشته باشید و خود را برای آن آماده كنید: كاركنان، بیشتر از هر زمان دیگری در معرض تغییرات قراردارند. این تغییرات شامل سازگاری با خطمشیها و رویهها، فنآوریهای جدید و رشد سریع كوچكسازیست. وقتی تغییرات رخمیدهد، افراد به لحاظ مسؤولیتپذیری و توسعهی فنآوری جدید، احساس خطر میكنند.
10) درخواست انتقال كنید: اگر به همهی توصیهها عمل كردید و فایدهای نداشت، آنگاه تصمیمبگیرید كه تقاضای مرخصی بلندمدت یا انتقال كنید. اگر شغلتان جذابیت و نشاط كافی نداشت، آن را رهاكنید و بهدنبال مشاغل جذابتری باشید.
ایران
آسیای جنوبی
ساکنان جنوب شرقی آسیا داشتن پوست سفید را نشان دهنده زیبایی میدانند به همین دلیل استفاده از لوازم آرایشی وبهداشتی در این منطقه بسیار زیاد است.
غرب آفریقا
در این مناطق هر چه وزن بیشتر وخط های کششی بیشتری داشته باشید جذاب ترید به همین دلیل خانوادهها دختران دم بخت را به مراکز افزایش وزن میفرستند.
کره جنوبی
در کره آنهایی که دارای پلکهای زیبا باشند جذاب ترند به همین دلیل جراحی پلک در این کشور دارای طرفداران بسیار زیادی است زیرا کرهای ها خواهان چشمهای درشت و پلک های زیبا هستند.
فرانسه
فرانسویها علارغم اینکه در معدن لوازم آرایش به سر میبرند معتقد هستند که همان چهره واقعی خودشان زیبااست و نباید تغییری بر روی ان ایجاد کنند.
نیوزلند
نیوزلندیها برای زیبا کردن خود سعی میکنند سر وصورت خود را با لوازم خالکوبی خالکوبی کنند.
چینیها معتقد هستند بلند قدترین آنها خوشگل تر است اما متاسفانه نمیتوانند کار زیادی برروی قد و قواره خود انجام می دهند.
یک متخصص گیاهان دارویی با بیان اینکه فصل پاییز دارای طبیعتی سرد و خشک است و باید بدن را با این هوا وفق داد، اظهار کرد: در فصل پاییز هر روز چای نعنا بنوشید. هادی گلزاری مکمل در گفت وگو با ایسنا، با بیان این مطلب اظهار کرد: در فصل پاییز انرژی بدن رو به تحلیل رفته همچنین بیماریهای سودا مانند آرتروز و بیماریهای پوستی در این فصل در افراد سوداوی مزاج بروز میکند.